#تازه_های_نشر تعامل روحانیت با نظام اسلامی: تبیینها و الگوها/ تالیف عبدالوهاب فراتی/ انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (تهران)/ 1398/ 336 صفحه. امروزه تعامل روحانیت با نظام اسلامی به یکی از مهمترین موضوعات سیاسی مبدل شده است. در گذشته چنین تعاملی بیشتر در ذیل مناسبات عالمان دینی با نظامهای جائر مورد بررسی قرار می گرفت و روحانیت به دلیل جائر بودن دولت، تکلیفی نسبتا روشن داشت. اما با بنای دولت شرعی در ایران پس از انقلاب، چنین مناسباتی کمتر مورد توجه گفتوگوهای فقهی قرار گرفت و الگوهای جاری میان روحانیت و نظام اسلامی نیز نه بر اساس ادله فقهی بلکه بیشتر متاثر از رخدادهای سیاسی تنظیم یافته بود. این کتاب تلاش میکند تا چنین خلائی را پر نماید و راهی به سوی تاملات فقهی و سیاسی در این باره بگشاید. به طور کلی، کتاب حاضر در 5 فصل تدوین شده است: 1.کلیات و مقدمات نظری 2.رابطه عالمان دینی و دولت: نظریه ها و الگوها 3. روحانیت و نهادهای جمهوری اسلامی 4.رابطه دولت با روحانیت؛ هنجارها و محدودیتها 5. تلاش برای تبیین الگوی مطلوب #روحانیت_در_ایران #انقلاب_اسلامی #فعالیت_های_سیاسی_روحانیت #اسلام_و_دولت
اساس کار طلبگی، فکر کردن و دقت کردن و مطالعه کردن است، نه حفظ کردن. حفظمحوری، همان چیزی است که امروز بلای تعلیم و تربیت جدید ماست و ما مدتهاست که داریم با آن مقابله و مبارزه میکنیم و هنوز هم روبهراه نشده است و باید روبهراه شود. در حوزه، اساس سنتی ما بر پایهی فکر کردن است. طلبه درس را که میخواند، اولاً قبلاً پیشمطالعه میکند، ذهنش را آماده میکند تا از استاد حرف نو بشنود. بعد از درس، آن درس را با یک زمیلی، رفیقی مباحثه میکند؛ یک بار به او درس میگوید، یک بار او به انسان درس میگوید؛ لذا در ذهن جایگزین میشود. در بعضی از حوزهها مثل نجف، تقریر درس استاد معمول بود - در قم کمتر وجود داشت یا نداشت و خیلی بندرت بود - طلبهی فاضلی بعد از درس استاد مینشست، همان درسی را که استاد گفته بود، برای بعضی از طلابی که احتیاج داشتند، دوباره میگفت. ببینید این کار چقدر در عمق بخشیدن به علم و سواد و معلومات محصل و طالب علم تأثیر میگذارد. این سنتها را نباید از دست داد؛ اینها حیف است. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم 1389/07/2۹
روایت #لحظه_های _انقلاب برای کسانی که در بحبوحه آن روزها حضور داشتند، شنیدنی و خواندنی است اما برای جوانان و نوجوانانی که آن روزها را درک نکرده اند، جذاب تر است. حال انتشارات #معارف این روایت ها را در قالب کتابی به همین نام روانه بازار نشر کرده که شامل #قصه ها و #داستان های نزدیک به واقعیاتی است که در روزهای پر التهاب سال 57 در #ایران جریان داشت. #محمود_گلابدره_ای؛ نویسنده کتاب حاضر سعی کرده با حفظ امانت و #صداقت، تا آنجا که خود ناظر عینی حوادث بوده، وقایع #انقلاب را نقل کند.
کتاب حاضر از جهات مختلف اثر منحصر به فردی است. یکی این که نویسنده در همان تب و تاب انقلاب به این فکر میافتد که باید چیزی برای آینده بنویسد! یعنی همان وقتی که همه دوستان نویسندهاش قلمها را زمین گذاشتهاند و منتظرند ببینند آخرش چه میشود، و بالاخره #شاه میماند یا می رود، #خمینی میآید یا نمیآید، او #مؤمنانه از انقلاب مردم و برای آیندگان این انقلاب نوشته است.
«لحظههای انقلاب» اگرچه بر خلاف گفته خود مرحوم گلابدرهای قطعا #رمان نیست، اما بسیار با لوازم رمان نویسی و نگاه داستانی نوشته شدهاست که باعث میشود خواندنش #لذت خواندن یک متن خلاقانه را داشته باشد.
?
در بخشی از کتاب آمده است:
«به خانه که رسیدم، اخبار هشت و نیم شروع شد. امشب #اخبار، اخبار ترس و وحشت و بدبختی و بیغذایی و بینانی و بیآبی و بیبرقی است. انگار یکباره، همه چیز در #ایران تمام شده بود و همین. دیروز، #دولت ناگهان متوجه شده بود که انبار سیلوها خالی و مخازن #بنزین و #نفت خالی و منبع آب خالی است و از فردا، همه باید بنشینند و منتظر #مرگ باشند تا مرگشان سر برسد، یا بزنند به در و دشت و ریشه گون و رک بخورند. در دل خندیدم!»
نثر تپنده و شتابان و پرکشش و #شاعرانه گلابدرهای در این کتاب واقعا اثر را به سطحی #عالی ارتقا داده است.
آخرین نظرات