❇️قتیل العبرات به چه معناست؟
💠قَتیلُ العَبَرات به معنی کشته اشکها، از القاب امام حسین (ع) است.
🔹این لقب به صورت قَتیلُ العَبَرَةِ نیز به کار میرود. و منظور آن است که امام حسین(ع) شهیدی است که هم یادش گریهآور است و هم اشک ریختن در سوگ او ثواب دارد و موجب احیای عاشورا است.
🔸این لقب در احادیث امامان شیعه آمده است. امام حسین (ع) خود فرمود:أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لایذکُرُنی مُؤمنٌ الا استَعبَرَ (ترجمه: من کشته اشکم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند مگر آنکه اشک در چشمانش میآید) . [۱]
🔹همچنین امام صادق(ع) به امام حسین(ع) چنین سلام میدهد: السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلَامُ عَلَى … وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ … . [۲]
🔸این صفت در زیارتنامهها هم برای ایشان ذکر شده است. از جمله: و صل علی الحسین المظلوم، الشهید الرشید، قتیل العبرات و اسیر الکربات . [۳]
منابع📚
۱ - صدوق، ص۱۱۸. ابن شهرآشوب، ج۴، ص۸۷.
۲- شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۱۳.
۳ - محدث قمی، مفاتیح الجنان، زیارت مخصوص اول.
✍🏼شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضي حائري، برايش نماز ليلة الدّفن خواندم و يک سوره ياسين قرائت کردم. چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم، پرسيدم: آقاي حائري، اوضاعتان در آن طرف چطور است❓آقاي حائري گفت: وقتی مرا دفن کردند، روحم از بدن خارج شد. کم کم بدنم را از بيرون ميديدم.☘
ناگهان متوجه شدم از پايين پاهايم، صداهايي وحشتناک❗️می آید. به زير پاهايم نگاه کردم؛ بياباني بود برهوت و دو نفر بودند که از دور، نزديکم ميشدند. تمام وجودشان از آتش بود و مرا به هم نشان ميدادند. خیلی ترسیدم و بدنم می لرزید. داشت نفسم بند ميآمد…
خدايا به دادم برس❗️در اينجا جز تو کسي را ندارم…🍃
ناگهان متوجه صدايي از پشت سرم شدم. صدايي آرامش بخش، سرم را که بالا کردم نوري را ديدم که از بالاهاي دور دست به سوي من ميآمد.🌸 هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي شد آن دو نفر آتشين عقبتر می رفتند تا اینکه ناپديد شدند. آقايي بود بسیار نورانی و با عظمت، از من پرسيد: آقاي حائري❗️ ترسيدي❓🌼
من هم به حرف آمدم که: بله آقا خیلی ترسيدم، اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ترک ميشدم.🌿
بعد پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.🌹 و آقا که لبخند بر لب داشتند و با نگاهی بسیار مهربان به من مينگريستند فرمودند: من علي بن موسي الرّضا(ع) هستم.💐 آقاي حائري❗️ شما 38 بار به زيارت من آمديد من هم 38 بار به بازديدت خواهم آمد، اين اولين دفعه بود، 37 بار ديگر مانده.🌺🍀
🔰گوینده داستان: آيتالله العظمي سيد شهابالدين مرعشي نجفي(ره)
محرم و روزهای کرونایی
☑️ ریان بن شبیب روز اول محرم که روز اول سال قمری بود نزد امام رضا رفت.
امام محزون و ناراحت بودند. ریان به انتظار سخنی از امام نزد ایشان نشستند. امام پس از تاملی به او فرمودند: ای پسر شبیب، محرم، ماهی است که در عهد جاهلیت [هم]، آن را محترم میشمردند و ظلم و جنگ در آن را حرام میدانستند؛ اما این امت، نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را
در این ماه فرزندان پیامبر را کشتند و زنان او را اسیر کردند و اثاث او را غارت کردند. خداوند هرگز این جرم آنها را نبخشد.
سپس امام در مورد ثواب عزاداری و اشک بر اباعبدالله به ریان فرمودند:ای پسر شبیب؛ اگر بر حسین علیهالسلام گریه کنی، چندانکه اشک تو بر گونههایت روان گردد، خداوند هرگناهی که کرده باشی، کوچک یا بزرگ، اندک یا بسیار، میآمرزد..















آخرین نظرات