?????????? شفاعت و مقام عظمای حضرت صدّیقه کبرى، فاطمه زهرا صلوات الله عليها در روز قيامت. حضرت امام باقر صلوات الله عليه فرمودند: حضرت فاطمه زهراء علیها السّلام [در صحنه محشر] می فرماید: پروردگارا، دوست دارم در چنين روزى قدر و منزلت من شناخته شود. خداوند مى فرمايد: اى دختر حبيب من، بازگرد و در ميان اهل محشر بنگر، و هر كسى كه محبّت تو يا يكى از فرزندان تو را در دل دارد دست او را بگير و داخل بهشت نما. امام باقر عليه السّلام می فرمايد: اى جابر، به خداوند سوگند كه فاطمه [علیها السّلام] در آن روز شيعيان و محبّان خود را به گونه ای از ميان اهل محشر جدا مى كند و نجات مى دهد كه پرنده دانه های نيكو را از ميان دانه های بى ارزش جدا مى كند. هنگامى كه فاطمه [علیها السّلام] با شيعيانش بر در بهشت مى رسند خداوند در دل شيعيان فاطمه [علیها السّلام] القا مى كند كه بايستند، پس آنان مى ايستند و پشت سر خود را مى نگرند، خداوند عزيز و بزرگ مى فرمايد: اى دوستان من، براى چه پشت سر خود را مى نگريد در حالى كه من شفاعت فاطمه [علیها السّلام] را درباره شما پذيرفته ام. ایشان جواب مى دهند: پروردگارا، ما دوست داريم كه در اين چنين روزى قدر و منزلت ما شناخته شود. خداوند مى فرمايد: پس بازگرديد و هر كسى را كه شما را براى دوستى فاطمه [علیها السّلام] دوست مى داشته، و هر كسى را كه براى محبّت فاطمه [علیها السّلام] شما را اطعام كرده و يا پوشانيده، و يا جرعه اى آب به شما داده، و يا در غياب شما از شما دفاع و حمايت كرده، دست آنان را بگيريد و داخل بهشت نماييد. امام باقر عليه السّلام مى فرمايد: به خداوند سوگند كه در محشر، از ميان مردمان كسى باقى نمى ماند مگر اشخاص شكّاك، كافر و منافق. پس وقتى اين سه گروه مى بينند كه چگونه مؤمنان به شفاعت فاطمه [علیها السّلام] و شيعيان نجات مى يابند مى گويند: «ما شفيع و دوست مهربانی نداريم، اى كاش چاره ای مى داشتيم و از مؤمنين محسوب مى شديم». امام محمّد باقر علیه السّلام می فرمایند: هيهات، هيهات، كه آنچه را مى خواهند به آن نخواهند رسيد و حتّى اگر بازگردانده شوند و فرصت ديگرى به آنها داده شود باز همان اعمالی را انجام خواهند داد كه پيش از آن انجام داده اند كه خداوند متعال فرمايد: «اگر برمى گشتند باز مشغول همان كاری مى شدند كه نبايد بشوند، همانا ايشان دروغگويانند». ? بحارالأنوار: جلد ۴۳، صفحه ۶۴.
#تازه_های_نشر
یهودیت از لابهلای متون/ تالیف آرتور هرتزبرگ/ ترجمه عبدالرحیم سلیمانی (اردستانی)/ انتشارات دانشگاه مفید/ 1398/ 479 صفحه.
هدف نویسنده کتاب بر این است که نشان دهد نظام دینی یهود چه ویژگیهایی دارد و از چه جهاتی با نظامهای دینی دیگر، بهویژه نظام اسلامی، متفاوت است. بسیاری در میان ادیان زنده جهان، شبیهترین دین به اسلام را یهودیت میدانند و معتقدند سه اصل اساسی اسلام (توحید، نبوت و معاد) در یهودیت نیز مورد تاکید است و شریعت و اخلاق نیز دو بخش اصلی بعد عملی اسلام و یهودیت را تشکیل میدهد. باید در نظر داشت هنگام مقایسه دو دین، دو نظام متفاوت را مقایسه میکنیم. در این مقایسه اگر فقط تفاوت اجزا را ببینیم و تفاوت خود دو نظام را در نظر نگیریم خطایی بسیار واضح مرتکب شدهایم. در چنین مقایسهای باید کار را با مقایسهی دو نظام شروع کنیم و اهداف آنها را در نظر بگیریم. نظامهای دینی اسلام و یهودیت جدای از اجزا با هم چه میزان شباهت دارند؟ در یهودیت چه عناصر دیگری وجود دارد که نقش بسیار اساسی دارند و آنها اصلا در نظام اسلامی جایی ندارند؟ همین اجزایی که نام برده شد آیا در دو نظام نقشی یکسان و همانند ایفا میکنند؟
آخرین نظرات