یکی بود،.یکی نبود مابودیم و #کرونا نبود همه کنار هم به این طرف و آن طرف میرفتیم.دست دوستان واطرافیان را دردست می فشردیم و عزیزانمان را می بوسیدیم .در ماشین که نشسته بودیم آواز می خواندیم و بلندبلندمی خندیدیم. کرونا که اومدتازه فهمیدیم چقدر انرژی می داد دستان دوستانمان. چقدر به دل می نشست دور همی های ساده و خودمانی کرونا بااین ریزی اومده تا یادآور چیزهای خیلی درشت خیلی کم رنگ شده زندگی مان باشه. کرونا یادمان داد روزهای بدتر هم می تونه باشه که حتی تعطیلی طولانی هم خوشحالمان نمی کنه. ماشینهای خارجی و خانه های لوکس هم آراممون نمی کنه. کرونا ،تو با عمر کوتاه خود خیلی چیزها به ما یادآوری کردی ومهمتر اینکه به ما یاددادی همه باید سالم باشیم تا با هم بتونیم خوشبخت زندگی کنیم. کرونا مطمئنیم که عمر تو کوتاهه و یک روز بار سفر می بندی و می ری اما امیدواریم ارزش سالم با هم بودن را که تو به ما یادآوری کردی فراموشمان نشود .
?نیایش در روزهای کرونا ✍?سهند ایرانمهر ✔️این روزها اگر از “خدا” بگویید، هستند چشم هایی که به دیده تردید به تو نگاه کنند. انگار منتظرند که بعد از نام بردن از” خدا” آسیبی به آنها بزنید، دروغی بگویید، واقعیتی را وارونه نشان بدهید یا مدعی شوید که وکالتی از خدا دارید تا بواسطه آن کلاهی بردارید یا کلاهی بگذارید. خدا، دیری است که شباهت عجیبی به آنانی پیدا کرده است که از او میگویند و این بیش از هرچیز برای برخی از مردمان ترسناکتر شده است. با این حال میتوان همچنان از خدا گفت برای آنها که از “الله ” میگویند، میشود از آن “عالی مبهم و مرکزی و نامحتوم” هم که هایزنبرگ می گوید، گفت همچنانکه میتوان از “خودِ پنهان در برنهاد آدمی یا قدرت قائم و مستمر"- که برخی فیلسوفان می گویند- سخن بر زبان آورد.
بزرگترین مصیبت برای انسان ناامیدیست! تونلها به ما میآموزند که حتی درون سنگها هم راهی برای عبور هست پس به بن بست که رسیدی بگو: حتما راهی وجود دارد….
آخرین نظرات