🥀 حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)
خدیجه دختر خویلد از نیکوترین و عفیف ترین زنان عرب قبل از اسلام و در دوره اسلامی نخستین زنی که به پیامبر اکرم ( ص )، شوهرش، ایمان آورد و آن چه از مال دنیا در اختیار داشت - در راه پیشرفت اسلام - کریمانه بخشش کرد.
حضرت خدیجه آن قدر ارزش الهی داشت که برای او مانند مریم مائده های آسمانی نازل می شد. رسول خدا (ص) می فرمایند: خداوند از میان زنان چهار زن را برتری داده است. آسیه. مریم.خدیجه.فاطمه
از عایشه، زوجه پیامبر ( ص )، نقل شده است که گفت: ” احترام هیچ یک از زنان به پایه حرمت و عزت خدیجه نمی رسید. رسول الله ( ص ) پیوسته از او به نیکی یاد می کرد و به حدی او را محترم می شمرد که گویا زنی مانند خدیجه نبوده است ،
پیامبر درباره او می فرمود: به خدا سوگند بهتر از خدیجه کسی برای من نبود. روزی که همه مردم کافر و بت پرست بودند، او به من ایمان آورد.
روزی که همه مرا به جادوگری و دروغگویی نسبت می دادند، او مرا تصدیق کرد، روزی که همه از من روی می گردانیدند، خدیجه تمام اموال خود را در اختیار من گذاشت و آنها را در راه من بی دریغ خرج کرد .
خداوند از او دختری به من بخشید که مظهر پاکی و عفت و تقوا بود…
در شجره ی طوبی آمده است:خدیجه علیها سلام زیباترین زنها از نظر جمال، کاملترین از نظر عقل، تمام ترین از نظر رأی وتصمیم گیری،وزیادترین از نظر عفت،دین،حیا، مرووت ومال بود.
پیامبر(ص) فرمود:‹‹ اسلام با شمشیر علی(ع)و مال خدیجه(س) بر پا و استوار شد واستقامت یافت.››
ودر آخر:
اگر خدیجه نبود کدام زن شایستگی آن را داشت که مادر حضرت فاطمه علیها سلام باشد و اگر فاطمه نبود چه کسی شایستگی فرزندی خدیجه را داشت و اگر پیامبر(ص) نبود خدیجه وفاطمه چگونه می توانستند به مقام سروری زنان عالم نایل آیند.🥀
🥀حضرت خدیجه علیهاالسلام 24 سال زندگی پر فراز و نشیب خود با رسول خدا صلی الله علیه و آله را پشت سر گذاشت و پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان بشارت به وی وعده بهشت داد. بعد از وفات، خود وارد قبر او شد و برایش گریست.
🥀 فاطمه علیهاالسلام تنها باز مانده خدیجه علیهاالسلام در این لحظات سخت دور پدر می چرخید و بهانه مادر را می گرفت و این بر ناراحتی پیامبر صلی الله علیه و آله بی اندازه می افزود
تا آن که جبرئیل نازل شد و فرمود: «ای پیامبر! به فاطمه بگو خدا برای مادرت قصری از لؤلؤ ساخته است که میان آن نهر است و در آن جا رنجی نیست.»
نهایة الارب، ج 18، ص 171.
آخرین نظرات