✍میبینی باباجان؛ اساطیر شاهنامه دارند سرک میکشند تا تورا ببینند.
عرفای ادوار تاریخ بساط حجره معرفت برچیده اند تا پای درس تو بنشینند. پهلوانان بازو به بازوی پوریا سرفرود آورده اند پیش مرام تو.
مادران دارند قصه تو را برای بچه هایشان میگویند که مگر در گذر تاریخ نام تو کمرنگ نشود. میبینی؛ دشنمانت سر به آسمان گرفته اند تا مگر نگاهشان به اوج نگاه تو برسد.
شب پرستان را راهی به خورشید نیست. “
آخرین نظرات