☀️ امام صادق(علیه السلام) :
💐 السُّرّاقُ ثلاثةٌ:مانعُ الزَّكاةِ،ومُستَحِلُّ مُهُورِ النِّساءِ،وكذلكَ مَنِ استَدانَ ولَم يَنوِ قَضاءَهُ.
🌷 دزدان سه گروهند:
1⃣ كسى كه زكات ندهد.
2⃣ كسى كه مهريه زنان را [بر خود ]حلال شمارد.
3⃣ و نيز كسى كه وام ستاند و قصد پرداختن آن را نداشته باشد.
📚 الخصال: 153
┄┅┅❅♥️❅┅┅
#حجاب_بی_حجاب نوشته #محمدرضا_زائری؛ روحانی سرشناس دغدغه مند در حوزه مسائل فرهنگی است.
این اثر که بخشی از آن قبلا طی دو کتاب مجزا با عناوین «حجاب با حجاب» و »«حجاب بی حجاب» منتشر شده بود، حالا در یک جلد مفصل تر به آسیب شناسی #صریح و بی پرده #سیاست_گذاری های مرتبط با مسئله #حجاب در ایران پرداخته است.
مخاطب کتاب #بانوان و دخترانی نیستند که به حجاب اعتقاد و التزامی ندارند و کتاب نمیخواهد آنان را به این فریضۀ الهی دعوت کند؛ بلکه مخاطب این کتاب کسانی هستند که قرار است دربارۀ این موضوع به چارهاندیشی و سیاستگذاری بپردازند یا کتابهای ترویجی و تبلیغی را برای مخاطبان #بی_حجاب بنویسند.
حجت الاسلام دکتر محمدرضا زائری، #نویسنده و استاد دانشگاه، در یادداشتی برای کتاب خود نوشته است: « مدتی پیش بدون آن که اطلاع داشته باشم یکی از کتاب های من با نام “حجاب بی حجاب” را در یکی از سازمان های #صنعتی توزیع کرده بودند( که اگر خبر داشتم لااقل پیشنهادهای دیگر و مناسب تری برای توزیع بین همکاران شان می کردم)
و بعد فهمیدم که برخی از دریافت کنندگان کتاب که به هر دلیل ( و کاملا قابل درک) نسبت به این عنوان حساسیت داشته اند یا به #فریضه_حجاب معتقد نبوده اند، بدون ورق زدن کتاب آن را کنار گذاشته و از دریافت آن اظهار ناخشنودی کرده اند.
چندی پس از آن یک مرکز توزیع #محصولات_فرهنگی همین کتاب را در صفحه خود در یکی از #شبکه_های_اجتماعی معرفی کرد و آنجا هم که غالب مخاطبانش افراد #انقلابی و #مذهبی و مثلا حزب اللهی ( و معتقد به حجاب) بودند، دیدم برخی افراد کامنت های ناسزا و شکایت از کتاب و نویسنده اش نوشته اند.» و…
📚
در بخشی از کتاب آمده است:
«حجاب، یک التزام فردی و #شخصی نیست که بتوان مثل #نماز در خلوت و خفا خواند و یا مثل #روزه بی نشان و پنهان بدان پرداخت؛ بلکه انتخابی #علنی و جدی و آشکار است که معنا و مفهومی گسترده دارد و آثار و تبعات گستردهای نیز بر آن مترتب میشود. حساسیت و اهمیت حجاب از جهات مختلف، اقتضا میکند که با نگاهی جامع بدان پرداخته شود و چه در مقام #پژوهش و چه در مقام آسیبشناسی و سیاستگذاری برای ترویج و #تبلیغ از زاویه حیثیت اجتماعی و فرهنگی خاص آن مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.»

.
#اردی_کتاب طرح اردیبهشتیِ کتابرسانه توی این روزها که جون میدن برای مطالعه!
#بهار امسال شرایطش با سال های پیش خیلی متفاوته! از یک طرف #کرونا؛ این مهمون ناخوانده و سمج، مناسبت های اجتماعی مهمی مثل #نمایشگاه_کتاب رو به تعطیلی کشونده و از طرف دیگه ماه رمضونی داریم که بر خلاف سال های پیش، شلوغ پلوغ نیست و یه جورایی #افطاری های خانوادگی و دوستانه رونق کمتری دارن.
حالا با این شرایط، فرصت فراخی به وجود اومده تا کتاب های خوب رو یکی پس از دیگری ببلعیم! البته از #افطار تا #سحر 😁 برای این منظور می تونید از طرح «اردی کتاب» نهایت استفاده رو ببرید و کتاب های مورد علاقه تونو با #20_درصد_تخفیف تهیه کنید.
#طرح_اردی_کتاب فقط از 21 تا 31 اردیبهشت برقراره و تمدید نمیشه؛ لذا از شما همراهان عزیز تقاضا داریم توی همین روزهای ابتدایی برای ثبت سفارشات تون اقدام کنید، تا توی روزهای پایانی طرح که معمولا تراکم سفارشات بیشتره، با تأخیر در پاسخگویی مواجهه نشید.
پیشنهاد می کنیم حتما از #لیست به روز رسانی شده کتاب های کتاب رسان در #اردیبهشت ماه برای انتخاب کتاب استفاده کنید؛ چون اولا کتاب ها بر اساس نیاز مخاطب #دسته_بندی شدن، ثانیا تلاش کردیم #جدیدترین تغییرات کتابها رو توی این لیست اعمال کنیم.
#استاد_عشق داستان زندگی جذاب و درسآموزِ #دکتر_سید_محمود_حسابی؛ نابغه قرن حاضر و #پدر_علم_فیزیک در ایران است.
این کتاب که به قلم #ایرج_حسابی؛ فرزند ایشان نوشته شده، زندگی پرفراز و نشیب پدر را که از زبان خود استاد روایت شده، گردآوری کرده است.
کودکیِ تلخ سید محمود در #بیروت و چشیدن طعم آوارگی، آن هم به واسطه پدرش شاید اولین و سختترین بحرانی بود که باید به مبارزهاش میرفت.
او هیچگاه دست از تلاش برنداشت و به دلیل همین روحیه خستگیناپذیرش، از بین خیل عظیم فیزیکدانان، او برای ملاقات با #انیشتین و ارائه طرح علمی به او برگزیده شد و بعدها با تأسیس #دانشگاه_تهران خدمتی بزرگ به کشورش کرد.
زندگی #دکتر_حسابی تا لحظه آخر عمر پر بود از درسهای شیرین برای کسانیکه به دنبال یافتن الگو برای زندگی خود و فرزندانشان هستند.
📚
.
در قسمتی از کتاب می خوانیم:
تازه زمان هایی که کار داشتیم، وضع مان نسبتا خوب بود. اما اوقاتی هم فرا می رسید، که بیکار بودیم. شب ها که همه می خوابیدند، با برادرم توی کوچه های بیروت راه می افتادیم، و از پشت هشتی در خانه ها، نان خشک جمع می کردیم. نان ها را به خانه می آوردیم، و می شستیم، و روی پارچه پهن می کردیم، تا آبش گرفته شود. بعد نان ها را به جای غذا می خوردیم.
.
مطالعه این اثر برجسته که توسط انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه به چاپ نود و یکم رسیده است را از دست ندهید.















آخرین نظرات