📢اخلاق نمونه
📃مراسم که تمام شد ، جمعیتی دور آیت الله بهجت حلقه زدند ؛
دوست داشتند به آقا نزدیکتر شوند ، التماس دعا بگویند ، دستش را ببوسند.
وسط شلوغی ، جوانی آمد جمعیت را کنار بزند ، که ناخواسته با آقا برخورد کرد ؛ آقا محکم به زمین خورد ، طوری که عمامه از سرش افتاد.
جوان ترسید ؛ هاج و واج نگاهش را به سمت مردم چرخاند. از خجالت سرخ شد ؛ مردم نگران آقا بودند.
آقا بلند شد ، بدون معطّلی ؛ عمامه اش را که بر سر گذاشت ، گفت :
این عبای ما کمی بلند است ، بعضی وقت ها زیر پایمان گیر می کند و ما را به زمین میزند.
جمعیت خندید ، آقا هم…
📕این بهشت ، آن بهشت ص۴۶
آخرین نظرات