⚫️ دو تذکر مهم شهید مطهری به اهل منبر: عظمت کربلا به جنبه معنویت و روحانیت آن است نه فاجعه بودن آن / قهرمانان اصلی کربلا سیدالشهداء(ع) و یاران ایشاناند نه شمر و ابن زیاد!
🔹 معمولاً اهل منبر وقتی که میخواهند قضیه کربلا را بزرگ کنند جنبه فاجعهبودن و ظلم و ستمها را بزرگ میکنند، در جستجوی پیدا کردن و حتی جعل کردن فاجعههایی هستند؛ با بیانهای مختلف و تشبیهات و مجسمساختنها جنبه فاجعه بودن را تقویت میکنند و حال آنکه ما باید از خود بپرسیم: بزرگی حادثه کربلا از چه نظر است؟ آیا از نظر فجیعبودن است؟
🔹 قطعاً این فاجعه، فاجعه کمنظیری است ولی فاجعه عظیم و شاید عظیمتر از این در دنیا زیاد بوده. عظمت مطلب از لحاظ سیدالشهداء(ع) و یاران آن حضرت است، نه از لحاظ ابن زیاد و ابن سعد و اتباع و اشیاع آنها؛ عظمتِ سعادت است نه عظمتِ شقاوت.
🔹 کربلا بیش از آن اندازه که نمایشگاه شقاوت و بدی و ظهور پلیدی بشر باشد، نمایشگاه روحانیت و معنویت و اخلاق عالی و انسانیت است ولی اهل منبر کمتر به آن جنبه توجه دارند؛ و به عبارت دیگر در این قضیه از آن جنبه باید نگاه کرد که اباعبدالله(ع) و اباالفضل(ع) و زینب(س) قهرمان داستانند نه از آن جهت که شمر و سنان قهرمان داستانند.
🏴عزاداری و فرصتسازی
▪️محرم و صفر، فرصت مناسبی است که میتوان از آن در بیان معارف عاشورایی و آموزههای دینی استفاده كرد؛ همانگونه که اهل بیت(ع) امام حسین(ع) فرصتسازی نمودند. امام سجاد(ع) و حضرت زینب(ع) با وجود اینکه اسیر بودند، زانوی غم در بغل نگرفتند و در هر جا که لازم بود، سخنرانی کردند. خطبه زینب(ع) در کوفه و خطبه امام سجاد(ع) در شام، مردم کوفه و شام را دگرگون نمود و به نهضت امام مصونیت بخشید؛ ما نیز باید از فرصت پیشآمده در ایام عزاداری خوب استفاده کنیم.
▫️ناپلئون بناپارت میگوید:
«ما باید برای برپایی یک همایش اجتماعی یا سیاسی، دهها هزار کارت چاپ کنیم و با چه زحماتی آن کارتها را به اشخاص برسانیم. از این گذشته، از دهها هزار نفر تنها هزار نفر حاضر میشوند و کار ناتمام میماند؛ ولی مسلمانان و شیعیان، با نصب یک پرچم سیاه در یک مکان، میگویند: ما میخواهیم برای حسین عزیزمان گریه کنیم. دهها هزار نفر در ظرف دو ساعت، در مجلس جمع میشوند و همه مسائل سیاسی، اجتماعی و مذهبی خود را در مجلس حلوفصل میکنند.»
yon.ir/FK0O
↙️منبع:
پایگاه اطلاعرسانی آستان قدس رضوی
⭕️ آیا قیام امام حسین(ع) با یک دستور خصوصی بود؟
🔹 برخی گفتهاند میدانید چرا امام حسین(ع) رفت و کشته شد؟ این یک دستور خصوصی فقط برای او بود و به او گفتند تو برو خودت را به کشتن بده.
🔹 معلوم است، اگر چیزی دستور خصوصی باشد، به ما و شما دیگر ارتباط پیدا نمیکند، یعنی قابل پیروی نیست. اگر بگویند حسین(ع) چنین کرد و تو هم چنین کن، میگوید حسین(ع) از یک دستور خصوصی پیروی کرد؛ به من مربوط نیست، به دستورات اسلام که دستورات کلی و عمومی است مربوط نیست.
🔹 حال تفاوت این دو چگونه است؟ امام حسین(ع) خودش فریاد کشیده است که علل و انگیزه قیام من مسائلی است که بر اصول کلی اسلام منطبق میشود. دستور خصوصی در جایی میگویند که دستورهای عمومی وافی نباشد. امام حسین(ع) در کمال صراحت فرمود اسلام دینی است که به هیچ مؤمنی - حتی نفرمود به امام - اجازه نمیدهد که در مقابل ظلم و ستم، مفاسد و گناه بیتفاوت بماند.
🔹 امام حسین(ع) مکتب به وجود آورد ولی مکتب عملی اسلامی. مکتب او همان مکتب اسلام است. اسلام بیان کرد و حسین(ع) عمل کرد. اگر این حادثه را از مکتب بودن خارج کنیم دیگر قابل پیروی نیست و ما این حادثه را از نظر اثر مفید داشتن عقیم کردهایم.
🔹 خیلی به نظر کوچک میآید که بگویند دستور خصوصی بود، ولی معنایش این است که دستورهای عمومی در این زمینهها کافی و وافی نیست، یعنی اگر دستور خصوصی نمیرسید اسلام دستوری نداشت که بگوید در چنین شرایطی باید حرکت و قیام کرد.
🔹 این تحریف معنوی که در حادثه عاشورا صورت گرفته است، از آن تحریفات لفظی صد درجه خطرناکتر است.
📗 شهید آیتالله مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۹۸ (با تلخیص
)
✅#شبهات_پیرامون_عزاداری
⬅️آیا در گفتار و رفتار پیامبر اکرم(ص) جایی دیده شده که در سوگ عزیزان خود و یا دیگران عزاداری نموده باشد؟!
برای روشن شدن حقیقت امر ما نمونه هایی را از منابع اهل سنّت ارائه می کنیم که رسول خدا(ص) در موارد و مواضع متعدد عزاداری و سوگواری نموده اند.
در ابتدا به این نکته اشاره کنیم که قرآن کریم صریحاً می فرماید: «ما آتاکم الرّسول فخذوه و مانهاکم عنه فانتهوه؛ آنچه رسول آورده بگیرید و از آنچه نهی کرده دوری کنید.» آوردن رسول شامل آیات قرآنی، گفتار، رفتار و تقریر آن حضرت می شود چنان که در آیه دیگر می فرماید: «لقد کان لکم فی رسول اللّه اسوةٌ حسنة؛ به راستی در اقتدا به رسول خدا سرمشق و الگوی نیکویی است.»
🔰نمونه هایی از سخنان و سیره رسول خدا(ص)
✅الف: عزاداری در سوگ شهدای احد و عمویش حمزه:
رسول خدا در شهادت حمزه به گونه ای به شدّت گریست که مانند آن را از آن حضرت ندیده بودیم، جنازه او را در قبله نهاد آنگاه ایستاد و با صدای بلند گریه سر داد تا این که بیهوش شد و پس از آن فرمود: ای عموی رسول خدا! ای شیر خدا و شیر رسول خدا! ای حمزه، ای انجام دهنده کار خیر، ای حمزه، ای برطرف کننده سختیها از پیامبر، ای کسیکه دشمن را از برابر رسول خدا دور کرده، وجود او را نگهداری نمودی.»
✅ب: عزاداری در سوگ شهادت جعفر
انس بن مالک می گوید: «پیش از آنکه خبر شهادت فرماندهان سپاه در جنگ تبوک نشر یابد پیامبر اکرم(ص) فرمود: زید، جعفر و عبداللّه رواحه شهید شده اند. آنگاه فرمود: فرماندهی جنگ را در آغاز زیدبن حارثه بر عهده داشت، پس از شهادت ایشان جعفر بن ابی طالب پرچم را برافراشت تا به شهادت رسید، آنگاه عبداللّه امیر سپاه شد وی نیز شهید شد. پس از آن چشمان مبارکش پر از اشک شد و گریست».
✅جـ گریه در مرگ فرزندش ابراهیم
انس بن مالک می گوید: بر پیامبر وارد شدیم در حالی که ابراهیم (فرزندش) در حال جان دادن بود دیدم که پیامبر(ص) اشک می ریخت و گریه می کرد: عبدالرحمان گفت: یا رسول اللّه شما چرا گریه می کنید؟ آن حضرت فرمودند: این گریه رحمت است و اضافه کردند چشم می گرید و قلب از شدّت اندوه می سوزد، ولی سخنی که بر خلاف رضای حق باشد بر زبان نمی گویم. سپس فرمود: «و انّا بفراقک یا ابراهیم لمحزونون؛ ای ابراهیم ما در فراق تو محزون و اندوهگین هستیم.»
✅د-گریه کنار قبر مادرش آمنه
بعد از فراگیر شدن رسالت، حضرت کنار قبر مادرش آمنه رفته آنچنان گریه کردند که همراهان نیز به گریه افتادند. ابوهریره نقل کرده است که «زار النبی قبر امّه فبکی و بکی من حوله؛نبی قبر مادرش را زیارت کرد پس گریه کرد و اطرافیان نیز گریه کردند.
آخرین نظرات